برای نوروز به این مناطق سفر کنید
تو که نمیخواهی همه عمرت را به چشم دواندن روی یکی از صفحههای کتاب جهان تلف کنی و صفحههای دیگر را ورق نزده بگذاری؟یا ماجراجویی باشی که مهمترین رویاروییاش با حوادث در فاصله میان آشپزخانه تا کاناپه راحتیاش مقابل تلویزیون رخ داده است؟
یا لب تاقچهات را از بناهای تاریخی حک شده برکارت پستالهایی پر کنی که هرگز حتی یکیشان را از نزدیک ندیدهای؟ پس فقط چند روز دلت را برای سپردنش به دوردستهایی که به دیدن میارزند به خودت قرض بده، چمدانت را بردار و بگذار سفر تو را ببرد. بگذار جادهها تو را از روزمرگی بدزدند. بگذار روزگار بفهمد تو هنوز سرکش و رام نشدنی هستی و قوانین سخت و تکراری شهر انسان ــ ساخت نتوانستهاند پیوندت را با هستی بگسلند و آن وقت اگر خیال کردی راهنمایی میخواهی که با آن متفاوت سفر کنی یا احتمال دارد در سفر به هر استان نقاطی مهجور اما دیدنی را از قلم بیندازی، گفتگوی ما را با دکتر ناصر کرمی، اقلیم شناس و ایرانگرد در این زمینه بخوان. او پژوهشگری است که روزهای زیادی از عمرش را صرف سفر به نقاط مختلف کشورمان کرده است تا آنجا که امروز بخشی از تجربیات مکتوبش در این زمینه، در قالب کتاب راهیاب ایران، همسفری قابل اعتماد برای گردشگران شده است.
قصد ندارم این گفتگو را با پرسیدن صرف از قدمت بناهای باستانی و جنس سازههای کهن و وسعت دشتها و عمق دریاچهها، پرخمیازه کنم. به همین علت از شما دعوت کنم از آن دست جاذبههای گردشگری تعریف کنید که ما ممکن است علیرغم سفر به استانهای گوناگون ندیده باشیم شان.
نام بردن از همه ندیدههای کشورمان در قالب یک گفتگو ممکن نیست. ایران حدود یک میلیون اثر تاریخی و فرهنگی ثبت شده، بیش از ? هزار جاذبه گردشگری با قابلیت تبدیل شدن به قطبهای ملی و بینالمللی گردشگری، ? هزار جاذبه طبیعی و ? هزار آیین ملی و مذهبی دارد. پس چطور ممکن است در گفتگویی چند صد کلمهای بتوانیم از همه آنها یا حتی درصد محدودی شان حرف بزنیم؟
به همین خاطر فکر میکنم باید فقط به ذکر شماری اندک از نامها و نشانها که میشود دراین بهاریه،بهتر دیدنشان را پیشنهاد کرد، بسنده کنم اما باز هم تاکید میکنم که هر چه بگویم حق مطلب ادا نمیشود. انگار که بخواهی زیبایی تکهای کاشی آبی را کف جوی آب با عظمت اصفهان بسنجی.
آذربایجان شرقی: قلعه بابک، عمارت ائل گلی، دره اهر، جنگلهای ارسباران، سواحل شرقی ارومیه و کرانههای جنوبی بخش مرکزی رودخانه ارس.
اجازه بدهید سفرمان را از منتهیالیه شمال غربی کشور آغاز کنیم، یعنی آذربایجانهای شرقی و غربی.
تاریخ نشان میدهد آریاییها آذربایجان شرقی را سرزمینی سربلند و تسخیر ناپذیر میدانسته اند که دژهایی چون قلعه بابک بر فراز مرتفعترین نقاط کوه هایش، نمادی از همین باورند.
آذربایجان شرقی سرزمین قهوه خانهها و عاشیقهاست، اما نام این استان معمولا گردشگران را فقط به فکر بازدید از عمارتائلگلی تبریز میاندازد و شاید خاطره قله سهند، دره اهر، ارسباران و سواحل شرقی دریاچه ارومیه هم در ذهن شان زنده شود، اما کم پیدا میشوند آن که کرانههای جنوبی بخش مرکزی رودخانه ارس را هم در بهار و تابستان دیده باشند.
آذربایجان غربی: سردشت، قره کلیسا، کلیسای حضرت مریم و ?? کلیسای مشابه دیگر، سواحل دریاچه ارومیه و ???جزیره این دریاچه و منطقه مراکان.
… و اما آذربایجان غربی از آن نظر که به گواه برخی روایات، شهرستان سردشتش را زادگاه زرتشت میخوانند، ضمن آن که نخستین جایی بوده است که پروتستانها در آن پناه گرفته اند و از سوی دیگر قره کلیسا در آن واقع شده است که برخی ارامنه آن را نخستین کلیسای جهان میدانند و به واسطه همه این دلایل، این استان برای مذاهب زرتشتی، ارمنی و پروتستان سرزمینی مقدس به حساب میآید.
سایت پاتوق?? : پس از قره کلیسا، از میان ?? کلیسای باقیمانده در این استان من کلیسای حضرت مریم را برای بازدید پیشنهاد میکنم، چون ترکیبی است از فرهنگهای ایران باستان، چین و اروپا. این کلیسا روی خرابههای آتشکدهای زرتشتی بنا شده و بنابر روایتهای محلی معماری چینی در طراحی محرابش نقش داشته و حتی سنگی در آن هست که میگویند از چین آورده شده است. هر کس پا به آذربایجان غربی بگذارد حتما دریاچه ارومیه و ??? جزیره زیبایش را فراموش نمیکند، اما کمتر کسی پیدا میشود که گذر از جاده مسحور کننده ارومیه به سنندج را تجربه کرده باشد یا بداند در شمال آذربایجان شرقی منطقه مراکان قرار گرفته که جغرافیدانها به آن میگویند قفقاز کوچک که پر است از چشماندازهای طبیعی.
اردبیل: کوههای سبلان، آرامگاه شاه صفی، دریاچه نئور، شورابیل، جاده اردبیل به پارسآباد مغان، حد فاصل دلتای ارس به خزر و دامنههای ارسباران و کوههای تالش و آب گرم سرعین.
از شمال غربی ایران که گفتم اردبیل را فراموش کردم.
در کتابهای گردشگری از جاذبههای این استان معمولا به سرعین، مقبره شاه صفی، کوههای سبلان، دریاچه نئور وشورابیل اشاره میشود. جاذبه دیگری از اردبیل میشناسید؟
جادههای اردبیل بی نهایت دلفریبند. مسیر اردبیل به پارس آباد مغان یکی از این راههاست که مثل خطی سبز روی زمین کشیده میشود و میرسد به جایی مابین دلتای ارس به خزر، دامنههای شرقی ارسباران و آخرین ستیغهای شمالی کوهستان تالش، سرزمینی که گویی سبزترین جای زمین است و نه شرجی سخت تابستان جنگلهای شمال را دارد و نه سرمای تند کوهستانهای آذربایجان را. سرزمینی که دیدنش خستگی چشمها را شفا میدهد همانطور که آب گرم سرعین، درد مفاصل را.
مازندران: روستاهای کندلوس، چمستان، جواهرده وکلاردشت، جادههای دوهزار سه هزار بلده به یوش، عباسآباد، نور به چمستان، مرزنآباد به کجور و جنگلهای کهن.
مسافران نوروزی استانهای شمال غربی کشور معمولا به استانهای مازندران و گیلان هم سر میزنند؛ البته این ? استان گردشگر زیاد دارند و حتی مازندران با بیش از ? میلیون نفر گردشگر در سال، مهمترین قطب گردشگری ایران شده است، اما هنوز جاذبههای واقعی گردشگری این استانها هم ناشناختهاند و نشانه اش انبوه مسافرانی است که از ساحل خزر دل نمیکنند و همه روزهای مسافرت را در همان حوالی میگذرانند.
مردم در سفر به مازندران معمولا وقتشان را با خزر آبی و آرامش میگذرانند یا اگر اهل نقشهخوانی باشند و ادعای سفرکردن متفاوت داشته باشند شاید به کندلوس و چمستان و جواهر ده و کلاردشت هم بروند و اگر حرفهایتر باشند از جادههای دو هزار و سه هزار، بلده به یوش، عباسآباد، نور به چمستان و مرزنآباد به کجور هم دیدن میکنند، اما حیف از آن جنگلهای انبوه و پر راز که فراموش شده و بی بازدیدکننده باقی میمانند. فکر میکنید چند نفر در سفر به مازندران یاد گشت و گذار درجنگل هایش میافتند؟هیچ میدانستید جنگلهای مازندران، قدیمی ترین جنگلهای جهان هستند، حتی قدیمیتر از آمازون و سوماترا؟
گیلان: بازار سنتی رشت، مرداب ساحلی انزلی، بازار آستارا، شهر لاهیجان، شهرستان فومن، ماسوله، دامنههای درفک، زندگی بومیان تالش و اسالم، شهرستان سیاهکل و منطقه دیلمان.
گیلان هم هر سال حدود ? میلیون نفر مسافر دارد که مقصد بیشترشان بازار رشت، مرداب ساحلی انزلی، بازار آستارا، لاهیجان و فومن، ماسوله و بندرت دامنههای کوه درفک است، اما فقط شماری اندک از آنها مشتاقند با زندگی شگفتانگیز کوهنشینهای تالش و جنگل نشینان اسالم آشنا شوند یا از لاهیجان راهشان را به سمت سیاهکل کج میکنند یا راهی دیلمان میشوند تا بفهمند چه سحری در این خاک سالها پیش الهام بخش خنیا گران شده است برای آفرینش موسیقی سنتی دیلمانی.
بگذارید بار دیگر به تبریز برگردیم و این بار مسیر تبریز به مشهد را پی بگیریم.
در این مسیر از زنجان، قزوین، تهران، سمنان، شاهرود و مشهد میگذریم. از جاذبههای این مناطق با صرف نظر از تهران که علیرغم داشتن بیش از???جاذبه گردشگری در گردابی از دود و آلودگی فرورفته توضیح بدهید.
بعضی از گردشگران زنجان را هنوز با چاقوهای دسته شاخی اش میشناسند….
زنجان: گنبد سلطانیه، غار کتله خور.
دیگر ممکن نیست، چون چاقوهای چینی، بازار زنجان را تسخیر کردهاند! از این استان فعلا گنبد سلطانیه معادل چینی ندارد و غار کتله خور.
گنبد سلطانیه در زمان احداث بلندترین بنای جهان بود وهنوز هم بلندترین گنبد جهان محسوب میشود. بازدید از غار کتله خور هم پیشنهاد شایستهای است. این غار هنوز کاملا شناسایی نشده و برخی دهانههای آن به دالانهایی پیچ در پیچ و طولانی وصلند که هنوز پای بشر به آنجا باز نشده و حتی برخی غارنوردان اعتقاد دارند این غار اگر از غار علیصدر همدان (به عنوان بزرگترین غار آبی جهان) بزرگتر نباشد، کوچکتر نیست.
قزوین: قلعه الموت، دره طالقان، روستاهای ییلاقی، دریاچه یخزده در حد فاصل مسیر شهرک به رودبارک کلاردشت.
مقصد بعدی اگر قزوین باشد باید بدانید دشت آن و کوهستانهای مجاورش محل وقوع پارهای از مهمترین تحولات تاریخی در ایران بوده است. امروز از آن تاریخ پرماجرا فقط قلعه الموت و یکی دو بنای دیگر در مرکز استان باقی ماندهاند، اما حتی اگر این بناها هم به یادگار نمیماندند جذابیت چشماندازهای طبیعی قزوین آنقدر هست که مسافران به هوایش در آن توقف کنند. البته تجربه سفر به این شهر به من یاد داده است که بیشتر این جاذبههای طبیعی در نوروز برای سفر مناسب نیستند، چون در ارتفاعات واقع شده اند و آب و هوای شان فقط در تابستان معتدل میشود.
دره طالقان و روستاهای ییلاقیش مهجورترین جاذبه طبیعی قزوین است. از دره طالقان چندین راهگذار پس ازگذرازخط الراس البرز به کلاردشت و دوهزار و سههزار میرسند. یکی از این راهگذارها که تقریبا از شهرک شروع شده است و در نهایت به رودبارک کلاردشت میرسد روی گردنهها از حاشیه یک دریاچه کم عمق میگذرد که در بیشتر ایام سال سطح آن یخ زده است و فقط کوهنوردهای حرفهای میشناسندش.
سمنان: مسجد جامع، ییلاق شهمیرزاد، مسجد تاریخانه، رختشویخانه دامغان، منطقه خوش ییلاق، جاده سمنان به شهمیرزاد، جاده شاهرود به آزادشهر، آرامگاه بایزید بسطامی و شیخ ابوالحسین خرقانی.
هرچند سمنان جاذبههایی مانند مسجد جامع، ییلاق شهمیرزاد،مسجد تاریخانه، رختشویخانه دامغان و منطقه حفاظت شده خوشش ییلاق را دارد، اما جذابیتهایی که قادرند سمنان را به یک قطب ممتاز طبیعت گردی تبدیل کنند، جادههایی هستند که از نقاط مختلف این استان به سمت چشماندازهای طبیعیاش میروند، مثل جاده سمنان به شهمیرزاد و فولاد محله که از حاشیه دشت کویر رد میشود و شما را به ییلاقی سرسبز در دل کوهستان میرساند یا جاده شاهرود به آزادشهر که از بسطام و خرقان و حاشیه کوه ابرعبور میکند. در بسطام باید به زیارت مقبره بایزید بسطامی بروید و پس از طی اندک فاصلهای از این شهر، به خرقان و آرامگاه شیخ ابوالحسن خرقانی میرسید. در انتهای جاده شاهرود به آزادشهر، وارد استان گلستان میشوید.
گلستان: پارک ملی گلستان، منطقه حفاظت شده جهاننما، منطقه خوش ییلاق، آشورده، تالابهای سهگانه، ترکمن صحرا، تالاب اینچهبرون، سواحل خزر، قلعه ماران، زندگی بومیان ترکمن صحرا، بنادر گمیشان تپه و حسینقلیخان.
استان گلستان مرا یاد جادهای میاندازد که متاسفانه از وسط پارک ملی گلستان در حال عبور است و البته یاد آتشسوزیهای فصلی و آخر از همه یاد طبیعت گردی….
اما استان گلستان علاوه بر پارک ملیاش، چشم اندازهای طبیعی دیگری هم دارد که نباید از آنها غافل شد. منطقه حفاظت شده جهان نما، منطقه حفاظت شده خوش ییلاق، آشورده، تالابهای سه گانه ترکمنصحرا، آلاگل، آلماکل و آجیگل، تالاب اینچه برون و سواحل خزر را در جایی که پاکتر و خلوتتر و آفتابیتر از دیگر بخشهای آن است باید به فهرست جاذبههای طبیعی این استان بیفزایید. یکی از جاذبههای فراموش شده استان گلستان، قلعه ماران است که از دور همچون کشتی بزرگی بر فراز قله از دل ابرها سر برآورده است.
زندگی بومی ساکنان ترکمن صحرا و بنادر کوچکی همچون گمیشان تپه و حسینقلیخان هم دیدنی است.
خراسان جنوبی: گردشگری روستایی در اطراف شهرهای طبس، فردوس، گناباد، خواف و تایباد و جاده بیرجند – زاهدان (جاذبه کویرگردی)
مقصد بعدی ما، مشهد است که خوشبختانه هر سال حدود ? میلیون گردشگر مذهبی دارد و این شمار گردشگران، برای یک شهر به نظر مناسب میآید.
از دیدگاه من، هنوز برنامه جامعی برای ساماندهی صنعت گردشگری در استان خراسان رضوی وجود ندارد؛ در حالی که میشود از حضور این جمعیت انبوه برای فعالسازی دیگر جاذبههای توریستی خراسان هم بهره گرفت اما اگر راه را کج کنید به سمت بخشهای خراسان جنوبی جلوههای زندگی روستایی در مناطقی همچون فردوس، طبس، گناباد، خواف و تایباد برای مردم ایران کاملا ناشناخته است.
سیستان و بلوچستان: زندگی بومی در شهرهای سراوان، خاش و ایرانشهر. بندرچابهار، شهرسوخته، منطقه حفاظت شده با هوکلات و حواشی رودخانه سرباز.
جادهای که از بیرجند در خراسان جنوبی به سمت سیستان و بلوچستان میرود هم اگر امن باشد، ارزش دیدن دارد و چهرهای خاص از زندگی کویری را نمایان میکند که در نقاط دیگر ایران پیدا نمیشود.
علاوه بر این جاده، مطمئنم زندگی بومیهای سیستان و بلوچستان بویژه در شهرهایی مانند سراوان، خاش و ایرانشهر برای آنها که به مردمشناسی علاقه دارند، جالب خواهد بود. بندر چابهار را به عنوان منطقهای آزاد و شهر سوخته را هم به عنوان نمادی از تمدنی ???? ساله همه میشناسند اما آیا منطقه حفاظت شده و سرسبز باهو کلات را هم دیدهاید؟ یا تا کنون به حواشی رودخانه سرباز که تنها زیستگاه تمساحهای پوزه کوتاه ایران است، رفتهاید؟
همدان: گردشگری روستایی در روستاهایی چون علیصدر، حبشی، پری، مانیزان، سیمین. کوه الوند، آرامگاه بوعلی سینا و باباطاهر و استرومردخای، گنجنامه و هگمتانه.
ما از مسیر تبریز به گلستان صحبت کردیم، اما اگر در میانه راه در جاده اصلی قزوین به سمت رزن میراندیم، پس از این شهر بزرگراهی آغاز میشد که به همدان و کرمانشاه میرسید و این دروازه ورودی به شهرهای غربی کشور است. البته بزرگراهها در مناطق غربی کشور چندان زیاد نیستند، اما این دلیل نمیشود کسی در نوروز به کرمانشاه، کردستان، لرستان یا ایلام نرود.
همدان به خاطر کوه الوند و مقبره بوعلی سینا و باباطاهر و استرومردخای و گنجنامه و هگمتانهاش برای مردم شناخته شده است و همه احتمالا به دره عباسآبادش هم میروند، اما پیشنهاد من یک شب اتراق در یکی از روستاهای غرب این استان است که باعث میشود زندگی بکر روستایی را درک کنید.
کرمانشاه: طاقبستان، بیستون، غار غوری قلعه و معبد آناهیتا در کنگاور.
سایت پاتوق?? : کرمانشاه را هم یکی از مقاصد بسیار مناسب برای سفرهای نوروزی میدانم چون نه به اندازه استانهای شمال و مرکزی شلوغ است نه به اندازه استانهای شمال غربی سرد و خشک، طاق بستانش و بیستونش بخوبی حفظ شده و چنان خوش آب و هوا و حاصلخیز است که از ???? سال پیش تاکنون آباد و مسکونی بوده و ???? سال پیش به نامهایی چون «نیشابی» و «آلی پی» میخواندندش. از شمالغرب شهر کرمانشاه اگر
?? کیلومتر به سمت پاوه حرکت کنید، به غار غوریقلعه میرسید که هنوز انتهای برخی دالانهایش کشف نشده و شایعههایی وجود دارند که میگویند انتهای آنها به خاک عراق میرسد.
لرستان: دریاچه گهر، قلعه فلکالافلاک، آبشارهای نوژیان، شوی و تله زنگ، دره چکان، بازار میرزاسیدرضا و سراب کیو.
تعریف لرستان روی کارتهای تبریک، همیشه یا دریاچه گهر بوده یا قلعه فلکالافلاک و بندرت از نوژیان به عنوان بلندترین و شوی و تلهزنگ به عنوان پهنترین آبشارهای کشور هم عکسهایی وجود دارد اما هیچ وقت ندیدهام تصویری از دره چکان روی کارتی چاپ شود و بعید میدانم حتی یک درصد از مردم حتی نام آن را شنیده باشند؛ در حالی که این دره زیبا، تمدن طلایی عصر مفرغ را در خود جای داده و روزگاری از باشکوهترین نقاط زیست بشر بوده است. امروز برخی از این آثار در بخشی از قلعه فلکالافلاک که موزه شده قابل مشاهدهاند. در خرمآباد لرستان باید بازار قدیم آن موسوم به بازار میرزا سید رضا و سراب کیو را هم ببینید. به این دیدنیها آمیختن با زندگی عشایری در این استان را هم اضافه کنید.
ایلام: طبیعت گردی در دشتهایی
چون صالحآباد، دهلران، دشت عباس و تفرجگاههای جنگلی مانند چقاسبز، ششدار، تجریان، گلم زرد و گره چگا، جاده دهلران به اندیمشک، تپه ماهورهای ایلام.
کاش از لرستان به ایلام هم بروید. متاسفانه کمتر گذر مسافری به استان ایلام میافتد و کمتر کسی میداند که درهها و دشتهای این استان در بهار غرق در شقایقهای سرخ میشوند. ایلام را در گذشتههای دور، لرستان پشتکوه میخواندند. در این استان حتی در نقاطی که انتظارش را ندارید، به نشانه یا بازماندهای از اثری تاریخی برمیخورید. هنوز هم تپهماهورهای ایلام محبوب گردشگران هستند. پیشنهاد من برای مسیر سفر به ایلام جاده لرستان است اما در برگشت، حرکت در جاده دهلران به اندیمشک، فرصتی برایتان فراهم میکند که از جاذبههای شمال خوزستان هم بازدید کنید.
کردستان: گردشگری روستایی در روستاهایی چون پالنگان، اورامان تخت، آویهنگ، ژیورا قصلان، نوره، نگل و…، طبیعتگردی در دشتهای دهگلان، قروه، بیجار و…..
کردستان را از فهرست استانهای غربی از قلم نیندازید، یادم میآید یک بار از پژوهشی میگفتید که پژوهشگری در آن، کردستان رابهشت عدن خوانده بود.
بله، دیوید رول باستانشناس انگلیسی سال گذشته کردستان را بهشت عدن همان جایی که حضرت آدم و حوا پس از ترک بهشت، در آن هبوط کردند دانست. مبنای ادعایش هم اشارات جغرافیایی بخش «جنیس» کتاب انجیل بود، اما کردستان ایران اگر بهشت عدن هم نباشد، به مقصد سفر شدن میارزد.
جلوههای خاص زندگی بومی هنوز در همه شهرهای کردستان وجود دارد و دیدنی است اما اگر میخواهید روح واقعی کردستان را درک کنید باید دوسه روزی را به طور کامل در حس و حال زندگی یک کرد اصیل و بومی در روستاهای این استان بگذرانید.
خوزستان: منطقه پارسومانش، زیگورات چغازنبیل، سازههای آبی شوشتر، آثاری چون کاخهای آپادانا و ماندانا و شهرهای شاهی و صنعتگران، شهرآجری قدیمی دزفول و بازار کهنه ریال.
سایت پاتوق?? : از لرستان که میگفتید مسیر دهلران به اندیمشک را پیشنهاد کردید تا مسافران سری هم به خوزستان بزنند؛ اما میخواهم بگویم حیف میشود اگر کسی تا جنوب شرقی ایران برود و به گذری کوتاه از شمال خوزستان بسنده کند.
با شما موافقم اما هشدار میدهم که برای سفر به خوزستان باید عجله کنید، چون از نیمه فروردین اندک اندک هوا گرم میشود.
منطقه پارسوماش خوزستان در محدوده تقریبی شهرستانهای مسجد سلیمان، اندیکا، لالی، هفتگل و ایذه نخستین مناطق استقرار پارسیان آریایی در ایران بودهاند. بیشتر مردم از جاذبههای خوزستان خبر دارند و زیگورات چغازنبیل یادگار تمدن بزرگ عیلامیها در محدوده شهرستان هفتتپه، شوش پایتخت زمستانی هخامنشیان با آثاری چون کاخهای آپادانا و ماندانا و شهرهای شاهی و صنعتگران را دیدهاند، اما شاید در سفرهایشان به این استان کمتر از شهر آجری قدیمی دزفول و بازار کهنه ریال در آن بازدید کرده باشند.
چهارمحال و بختیاری: گردشگری روستایی در روستاهای چون آتشگاه، اورگان، دزک، دهچشمه و….
سفر به چهار محال و بختیاری از جاده رابط خوزستان به این استان هم چندان طول نمیکشد، اما دشتهای استان در نیمه بهار زیباترند؛ چون لالههای واژگون و اشکریز در این ماهها باز میشوند.
چهارمحال و بختیاری در بلندترین بخش از رشته کوه ???? کیلومتری زاگرس قرار گرفته است. پیشنهاد میکنم حتی اگر در نوروز نمیتوانید به این استان بروید، برای تجربه زندگی بومی و بکر بویژه در روستاهای این استان، حداقل در تابستان به آن سفر کنید چون هوای آن در تابستان هم مطبوع و بهاری است.
اصفهان: محلههای کهن جلفا.
از چهارمحال و بختیاری تا اصفهان راه درازی نیست. اصفهان البته نیازی به تعریف ندارد. این همان شهری است که روزگاری آندره مالرو آن را در کنار پاریس و فلورانس جزو زیباترین شهرهای جهان خواند. به گردشگری توصیه میکنم در اصفهان فقط به دیدار آثار تاریخی آن قانع نشوید و حتما به محلههای قدیمی اش مانند جلفا هم سرک بکشید.
فارس: دریاچههای فالور، بختگان و پریشان، کوچ ایل قشقایی، گردشگری روستایی در روستاهایی چون آتشکده، بندامیر، پاقلعه، مارگون و سرمشهد.
در نگاهی کلی تر میخواهم به توصیه تان این مطلب را هم اضافه کنم که استان اصفهان فقط شهر اصفهان نیست، همانطور که استان فارس هم فقط شیراز نیست و گردشگری در این استان هم نباید به بازدید از تخت جمشید و شاهچراغ و حافظیه ختم شود، مطمئنا شمار زیادی از هموطنان ما حداقل یک بار به استان فارس سفر کردهاند اما کمتر علاقه مند هستند، روستاهای این استان را ببینند.
به زیبایی روستاهای استان فارس، لذت تماشای کوچ ایل قشقایی را در دامنههای سبز این استان بیفزایید. رونق گردشگری در فارس فقط به اتکای یادگارهای به جامانده از پارسیان ???? سال پیش و یا معجزه هنر حافظ و سعدی نیست، چشماندازهای طبیعی این استان مانند دریاچههای فامور، بختگان و پریشان هم قابلیت جذب گردشگر را دارند.
بوشهر: گردشگری دریایی در سواحل خلیج فارس، خانه رئیسعلی دلواری و گردشگری روستایی در روستاهایی چون بندری، چاکوتاه و حصار .
گرچه هنوز از شیراز به بوشهر بزرگراهی وجود ندارد، اما حتی اگر از جادههای اصلی با سرعتی متوسط برانیم، در کمتر از چند ساعت به بوشهر میرسیم. این استان در نوروز مسافران زیادی ندارد، شاید به این خاطر که هنوز جاذبههای گردشگری اش برای مردم شناخته شده نیستند.
تلاشهایی که در سالهای اخیر، برای جذب گردشگر در استان بوشهر انجام شده چندان موفقیتآمیز نبوده است. به نظر میرسد یکی از بهترین فرصتها در حوزه گردشگری برای سرمایهگذارانی که قصد سرمایهگذاری دراین استان را دارند، فراهم کردن امکاناتی برای سفرهای دریایی خانوادگی است. گذشته از نخلستانهای سرسبز و ساحل داغ بوشهر، مرکز این استان چند عمارت بزرگ و تاریخی دارد. در تنگستان هم خانه رئیسعلی دلواری را حتما ببینید و اگر فرصتی برای یک شب سپری کردن در استان بوشهر داشتید، این شب را به روستای بندری با مردم مهمان نوازش اختصاص دهید.
هرمزگان: سفرهای دریایی به جزایر گنگ، میناب، هندورابی، هرمز و هنگام.
مردم از استان هرمزگان هم معمولا فقط کیش و قشم را میشناسند، اما این استان فقط آن ? جزیره و بندر عباس نیست. توصیهام این است که با چند علاقهمند دیگر به سفرهای دریایی، لنجی اجاره کنید و گشت وگذاری در جزایر گنگ، میناب، هندورابی، فارور، هرمز و هنگام داشته باشید، درست مثل دریانوردانی که سالها پیش بین بندر زنگبار در آفریقا و بنادر هند و ایران در رفت و آمد بودند.
یزد: شهرهای اردکان، عقدا، میبد و تفت، طبیعتگردی در دامنههای شیرکوه و ابرکوه.
دو شهر کویری یزد و کرمان را برای حسن ختام گفتگویامان نگه داشتم، از آن جهت که کویر به قول یکی از بزرگان، تکامل جنگل است و هیچکدام از زیباییهایی که دربارهشان حرف زدیم، حریف افسون یکی از شبهای پر ستارهاش نمیشوند.
یزد، نمادی از تمدن کویری است و به دلیل ویژگی خاص معماریاش در بهینه سازی مصرف سوخت و سازگاری با طبیعت، برای گردشگران خارجی حائز اهمیت است. بسیاری از گردشگران اروپایی به هوای دیدن معماری فوقالعاده این استان و البته استان کرمان به کشورمان سفر میکنند غافل از اینکه بیشتر مردم کشورمان هنوز به این استانها سفر نکردهاند.
علاوه بر توجه به معماری شگفتانگیز مرکز یزد، پیشنهادم برای سفر به این استان دیدار از اردکان، عقدا، میبد، تفت، دامنههای زیبای شیرکوه، ابرکوه و سروزیبای ???? ساله آن است، سروی که شاید کهنسالترین موجود زنده در کشورمان باشد.
کرمان: شهر خیالی و چاله مرکزی لوت درشهرستان بم، منطقه ماهان و منطقه کویری شهداد.
اگر در سفر نوروزی برنامهریزی روزانه دارید، حتما بیش از ? روز را به بازدید از استان کرمان اختصاص دهید. بازدید از آثار تاریخی مرکز این استان دستکم به دو روز کامل وقت در برنامه سفرتان نیاز دارد، به این برنامه ? روز بازدید از ماهان را هم بیفزایید و بعد میرسیم به بم که باید شهر خیالی و چاله مرکزی لوت را در آن ببینیم. این منطقه در فاصلهای کمتر از ??? کیلومتر از استان کرمان، گرمترین نقطه در سراسرکره زمین و تنها منطقه مطلقاً فاقد حیات در جهان است.
…. و اما شهداد! در شهداد هم حداقل یک شب باید بمانید تا مهتابش را ببینید، مهتابی که هیچ عکسی نمیتواند واقعیتش را به بیننده منتقل کند یا حداقل به مخاطبش بفهماند که چه سحری در آن نهفته است که با مهتاب سرزمینهای دیگر متفاوتش میکند و گردشگران خارجی را وا میدارد شهرهای چراغانی خودشان را به دست فراموشی بسپرند و هزاران کیلومتر از آنها دور شوند تا تجربه تماشای مهتاب زیبای شهداد را به خاطرههای خوش دفتر زندگیاشان بیفزایند.
اما بازم میگم هیچ جا اصفهان نمیشه الحق که نصف جهانه