بچه ها چند وقت پیش یک کتاب به نام اغوا ،در مورد شیطان پرستا می خوندم که با خودم گفتم مطالب جالبش رو واستون توی وبلاگ بزارم.می خوام یکی از فرقه های شیطان پرستی رو بهتون معرفی کنم متأسفانه جوانای کشورمان کم وبیش دارن به سوش منحرف میشند. اکنون یک سری سوال همراه با جواب واستون می زارم ،تا بااین افراد و گروه آشنا بشید و ببینید یک انسان
چگونه می تونه تا این حد واندازه منحرف بشه!
پرسش : زندگی ،شخصیت و آثار اوشا را به اختصار توضیح دهید.
پاسخ:یازدهم دسامبر1931،فا رغ التحصیل رشته فلسه از دانشگاه سائوگر،1953،تدریس فلسفه در دانشگاه جبال پور هند:9سال، تأسیس بزرگترین مرکز بین المللی مراقبه در پونای هند : 1974 ،مهاجرت به امریکا:1981،اخراج از امریکا به دلایلی از نوع فساد اخلاقی!!1985 ، فوت: نوزدهم ژانویه 1990،بامطالعه شخصیت اوشو پی می بریم ائدارای روحیه تمرد وعصیان گری در دوران کودکی و تکبر و غرور فوق العاده در دوران پیری است.
اشوه هرگز کتابی ننوشت ولی مجموعه7000سخنرا نی و1700نوار ویدؤ و کاست از وی در بیش از600جلدکتاب انتشار یافته و تقریبأ تما می آنها به30زبان زنده دنیا ترجمه شده است.
ویژگی های آثار اوشو عبارتند از:زبان ساده و قابل فهم برای همگان، استفاده فراوان از حکایات وقصه هابرای بیان مقصود، ارایه ی روشها و تکنیکهلیی عملی جهت مبارزه با رنجها و سختی های زندگی.
چکیده ای از انحرافات فکری:
1-تناسخ، نیروانه ، اصالت بدن
2- مفهوم نادرستی از خدا
3-نفی زهد و توبه
4-نفی زیارت
5-نفی الگو و اسوه
6-نفی تقدیر
7-جواز بت پرستی
8-نفی اعتقادات
9-نفی مذهب
10-تؤریزه کردن روابط آزاد جنسی،معنویت اوشو= معنویت سکس آزاد
پرسش: خدا چه جایگاهی در اندیشه اوشو دارد؟
پاسخ: در اندیشه مورد توصیف اوشو،خدا نقش چندانی ندارد. در نگاه اوشو آنجه عبادت را سودمند یا بی فایده می سازد، حالت انسانی و توان روانی اوست. خدا در آموزه های
اوشو در موقعیت انفال قرار دارد؛ در نگاه او پیش از آن که خدابه یاری انسان آید، شادی درون خود افراد سبب این امر می شود. اوشو اعتقاد دارد که انسان تنها موجودی است که هیج فرمانروایی برای او فرمانروایی برای او فرمان صادر نکرده است؛بنابراین همین اعتقاد است که پیوسته به شریعت حمله می کند و از آن گریزان است.
پرسش: دیداری اوشو را توضیح دهید.
پاسخ: دینداری اوشو کاملا منطبق با اهداف سکولاریستی است. اوشو در کتاب ”گلهای جاودانگی ص48“ مکتب خود را یک<<مذهب>> و خودش را مدرّس <<دیانت نو>> می شمارد. اوشو ده فرمان و به تعبیر خودش (ده غیر فرمان) رادر برابر ده فرمان یهودی ها مطرح می کند. او می گوید:«موسی(ع) ده فرمانداشت،من ده تا غیر فرمان دارم.» پوشیده نیست که لحن سخن نیز نماد مقابله با ادیان آسمانی است.ده غیر فرمانش عبارتنداز:آزادگی، یگانگی فردیت،عشق،مکاشفه،جدی نبودن،سرزدگی،خلاقیّت، حساسیّت،خرسندی واحساس رازگونگی.
پرسش: نطر اوشو درباره شادی چیست؟
پاسخ: اوشو از شادی به عنوان یگانه معیار انسانی نام می برد. البته شادی خنده ای که او معرفی می کند هیچ پشتوانه معرفتی ای ندارد ونشأت گرفته از جهان بینی خاص اوشو است .او به همه چیز بادید سرگرمی می نگردو عقیده دارد هیچ چیز را نباید جدی گرفت. این مسئله تا جایی پیش می رود کمه مرگ هم از نظر او یک بازی و سرگرمی تلقی می
شود.
پرسش : عشق در دیدگاه اوشو چه جایگاهی دارد؟
پاسخ: مفهوم عشق در دیدگاه اوشو به جنبه ی شهوانی ومسائل جنسی فروکاسته شده وراحت شدن ولذت بردن فرد مطرح است.البته این مطلب یکی از خصایص نگره اومانیستی به جهان وهستی است. اوشو نیز با تمام ادعای که در درونی کردن مفاهیم، دارد عشق را در حد شهوت و غرایز وآزادی های جنسی تنزّل داده است. عشق با مفاهیمی چون از خود گذشتگی ودیگر خواهی جلوه می کند واین با خصیصه خواهی اومانیستی در تعارض است به گونه ای که وقتی سخن از عشق می شود، هدف ازآن خود فرد است ونه مفهوم واقعی عشق؛ چنان که این برداشت در کلمات اوشو به صراحت بیان گردیده است. اوشو در کتاب (شهامت:لذت زندگی مخاطره آمیز) می گوید:
« تصور نکن برای دیگری کار می کنی، تودر خدمت خودت هستی . خودت بهره می بری،... خود خواه باش!عشق، خودخواه است.به مردم عشق بورز، از این راه ارضاء می
شوی.»
پرسش:قانون طلایی در نظر اوشو چیست؟
پاسخ: اوشو اصل اجتماعی بودن انسان را مضر می داند و پیشنهاد می دهد:«خیلی در جامعه نباشید.یک رنج افراد،ناشی از بیماری جامعه است.قانون طلایی،بی قانونی است.>> بنابراین اوشو اوشو از نظر سیاسی واجتماعی و جامعه شناختی طرفدار“آنارشیسم“است. بنابراعتقاد اوشو:<< زندگی واقعی را می توان به نوعی هرج و مرج نظم خود رابا خود دارد و از اصولی پیروی نمی کند.»