البته خیانت فقط به رشد جنسی بستگی ندارد و مسایلی که ممکن است بعد از ازدواج پیش بیاید نیز در این امر نقش مهمی دارد اما هیچکدام از این دلایل نمیتواند توجیهکننده مناسبی برای این نوع رفتار باشد. اگر نیازهای فرد در چارچوب نظام خانواده پاسخ داده نمیشود باید وضعیت قرارداد ازدواجی که فرد در آن است و تعهدی که داده مشخص شود و بعد او دوباره به سمت یک نفر دیگر برود.
ریشههای اصلی خیانت در زوجین با مسأله رشد جنسی و هویت جنسی فرد و همچنین رشد سالم شخصیتی او در ارتباط مستقیم است و این رشد ناشی از حضور در بستر یک خانواده سالم است.
به نوشته روزنامه شرق، به عبارتی در خانواده سالم ضمن توجه به نیازهای عاطفی، جسمانی و... فرآیند رشد سالم جنسی فرد نیز بنا نهاده میشود.
البته خیانت فقط به رشد جنسی بستگی ندارد و مسایلی که ممکن است بعد از ازدواج پیش بیاید نیز در این امر نقش مهمی دارد اما هیچکدام از این دلایل نمیتواند توجیهکننده مناسبی برای این نوع رفتار باشد. اگر نیازهای فرد در چارچوب نظام خانواده پاسخ داده نمیشود باید وضعیت قرارداد ازدواجی که فرد در آن است و تعهدی که داده مشخص شود و بعد او دوباره به سمت یک نفر دیگر برود.
اگر شخصی به جز این عمل کند در واقع فردی خودخواه و هوسخواه است. در یک زندگی و ازدواج سالم شاهد این هستیم که افراد در پی حل مشکلات ازدواجشان از مجاری قانونی و علمی هستند. فردی که شخصیت سالم دارد هر رفتاری را از سوی همسر قبول نمیکند. چنین شخصی از مواجهه با مشکلات ترسی ندارد. او میداند امکان دارد در انتخاب همسرش معیارهای درستی نداشته و حالا میپذیرد که اشتباه کرده و با شکست روبهرو شده، اگر این شکست را بتوان بهبود داد آن وقت به زندگی مشترک ادامه میدهد، اگر نشد راه منطقی در پیش میگیرد. البته نباید فراموش کرد در جامعه ما شرایط باورهایی وجود دارد که برخی زنان را وادار به ادامه زندگی مشترک میکند.
نداشتن حاشیه امن اقتصادی، ترس از آبروی خانواده و دلایلی نظیر آن سبب میشود زنان به ناچار به زندگی مشترک ادامه بدهند و هر شرایطی را تحمل کنند. در این صورت احتمال اینکه زن خیانت کند یا خیانت شوهرش را بپذیرد، بالا میرود. بنابراین باورهای غلط فرهنگی، شرایط اقتصادی و نداشتن رشد جنسی سالم فرد را به سمت خیانت پیش میبرد. متاسفانه رویکرد بسیاری از جوانان ما برای ازدواج رویکرد جنسی است. آنها قبل از اینکه صفات اخلاقی و روحی فردی را که انتخاب کردند ببیند به ازدواج از بعد جنسی فکر میکنند، در این صورت است که فرد بعد از برآورده شدن نیازهای جنسیاش دچار اختلافات شدیدی با همسرش میشود و به سمت خیانت میرود.
هرچند مسأله رابطه جنسی در ازدواج بسیار مهم است اما تنها دلیل یک ازدواج نیست و در زندگی مشترک مسایل مهمتری مطرح است، بنابراین تا زمانی که به جوانها آموزشهای لازم را ندهیم و جوانان به ازدواج به عنوان یک رابطه برای برطرف کردن نیاز جنسی فکر کنند این مشکل وجود خواهد داشت. اگر به این نتیجه رسیدیم که مسایل اقتصادی و فرهنگی را حل کنیم و آگاهی لازم را برای ازدواج به جوانان بدهیم در این صورت میتوانیم توقع داشتهباشیم که خیانت در روابط زوجین کم شود.