آر-کیو170 چیست؟
آر-کیو 170 توسط دایره توسعه برنامههای پیشرفته شرکت لاکهید مارتین یا به بیان ساده، همان اکانس وروکس طراحی شده بود، همان گروه معروفی که از زمان ساخت اولین جت جنگنده در ایالات متحده طراحی تقریبا تمامی هواپیماهای فوق محرمانه ارتش ایالات متحده، از اف117 گرفته تا یو2 را بر عهده داشت. کد آر-کیوی اول اسم پرنده مخفف پرنده بدون سرنشین شناسایی است که مشخصا نشان از غیرمسلح بودن آن میدهد (مثال معروف، پهپاد رزمی پردیتور ام-کیو است که مخفف پهپاد مسلح به موشک است) با این حال همچنان مشخص نیست که آر-کیو 170 دقیقا در چه بازهای از هواپیماهای جاسوسی جای میگیرد، پهپادهای دوربرد شناسایی استراتژیک نظیر گلوبالهاوک یا پهپادهای میانبرد شناسایی تاکتیکی، چیزی که احتمالش بیشتر است.
از دید فنی، آر-کیو 170 را میتوان پیشرفتهترین پهپاد پنهانکار عملیاتی دنیا و البته محرمانهترین آنها دانست. لاکهید در طراحی این بالپرنده نهایت ظرافت ممکن را به کار برده، با این حال مشخصا در پایان از بهکار بردن نهایت تکنولوژی پنهانکاری در آن خودداری شده است. این موضوع را به راحتی از دریچههای هوای بدون پوشش هواپیما میتوان فهمید. نوع موتور هواپیما هنوز معمایی بیجواب است.
آنچه کارشناسان حدس میزنند
با توجه به تجربیات دیگر پهپادهای مشابه و بدون در نظر گرفتن سرعت احتمالی، حدس زد این هواپیما بیشینه ارتفاعی در حدود 50هزار پا / 15هزار متر داشته باشد. آر-کیو170 همانند بیشتر هواپیماهای بدون سرنشین پنهانکار امروزی در قالب بال پرندهای یکپارچه اما نه چندان بزرگ با کنترل تماما ماهوارهای طراحی شده است. اگر چه اطلاعات و حتی تصاویر بسیار معدودی از این پرنده مرموز منتشر شده، اما همینقدر را میدانیم که فاصله دو سر بالهای این هواپیما در حدود 20 تا 27 متر است. سنسورهای اصلی این هواپیما در کنار رادار آرایه فازی (آرایه کاوش فعال الکترونیکی) در داخل بالهای هواپیما قرار گرفتهاند اما ماهیت آنها را تنها از شکل و شمایل ظاهری هواپیما میتوان حدس زد. به عنوان نمونه هواپیما قطعا از سیستمهای الکترواپتیکال (تلویزیونی) با ارتباط امن ماهوارهای با رمزنگاری 256 بیتی استفاده میکند. این گونه ارتباطات رمزنگاریشده توسط کدهایی 10 تا 11 رقمی محافظت میشوند که از امنیت به نسبت قابلتوجهی در دنیای ارتباطات برخوردارند.
هواپیماهای بدون سرنشین در این کلاس عموما میتوانند تمام مراحل عملیات را به صورت کاملا خودکار بر اساس نقشههای گرافیکی از پیش تعیینشده کنترل و اطلاعات تصویری دریافتی را در همان لحظه به مرکز کنترل منتقل کنند. این نقشههای از پیش تعیین شده همچنین به عنوان نقشه پشتیبان در هنگام قطع ارتباط ماهوارهای برای بازگشت خودکار به پایگاه مادر نیز استفاده میشود و بههمین دلیل، قبل از هر پرواز، نقشه منطقه عملیات به کامپیوتر هواپیما داده میشود.
چرا پهپاد؟
از نظر کلی هواپیماهای بدون سرنشین بهخصوص آنهایی که با کنترل ماهوارهای هدایت میشوند همچنان با مشکلات زیادی مواجه هستند. ارتش ایالات متحده از ابتدای تهاجم به عراق تا به امروز صدها پهپاد کوچک و بزرگ را برای انجام انواع عملیاتهای شناسایی یا تهاجمی روانه خاورمیانه کرده که بیش از یک سوم آنها دچار سانحه شده و از دست رفتهاند. پهپادهای کنونی در شرایط عملیاتی بسیار آسیبپذیرند، چرا که بسیار پیش آمده که خلبان هواپیمای بدون سرنشین از سر بیدقتی یا بی تجربگی هواپیمایش را به باد داده یا به دلیل از دست رفتن ارتباط ماهوارهای برای مدتی هر چند کوتاه، کنترل هواپیمای بدون سرنشین از دست مرکز کنترل خارج شده است.
علیرغم چنین مشکلاتی از آن سوی ماجرا هم نباید غافل شد. واقعا نمیتوان نقاط ضعف زیادی برای هواپیماهای پنهانکاری در این سطح پیدا کرد، چرا که اینگونه هواپیماهای پنهانکار با توجه به موتور جت و دریچههای هوای خود، بیصدا هستند و ارتفاع پرواز بالا، آنها را از دیده شدن در امان نگاه میدارد. مجموعه این تواناییها، کاربرد هواپیماهای بدون سرنشین شناسایی را به جای هواپیماهای سرنشیندار بهصرفه کرده است.
آر-کیو170 در میدان نبرد
آنطور که این روزها شنیده میشود، آر-کیو170 برای نخستین بار شش سال پیش عملیاتی شد، زمانی که اسکادران 30-ام شناسایی از وینگ 432 نیروی هوایی ایالات متحده اولین پرندههای سفیدرنگ خود را دریافت کرد. آر-کیو 170 به فاصله تنها دو سال از تحویل به نخستین یگان عملیاتی، بی سر و صدا در فرودگاه قندهار استقرار یافت. بهدنبال انتشار نخستین تصاویر این پرنده در فرودگاه قندهار و از آنجاکه تا آن زمان حتی اسم هواپیما در هالهای از ابهام قرار داشت،آن را جانور قندهار نامیدند. نبود نام رسمی و تاییدشده به شهرت سریع حیوان قندهار منجر شد.
پرواز این پهپادها و استقرارشان در منطقه در حقیقت پاسخی بود به کاهش پروازهای هواپیماهای شناسایی سرنشیندار یو2 در منطقه که از زمان حمله نیروهای غربی به افغانستان با همراهی پهپادهای گلوبالهاوک در منطقه مستقر شده بودند. از طرفی استقرار این پهپاد جدید این امکان را فراهم میکرد که با استفاده از مزیت پنهانکاری هواپیما، دامنه عملیات شناسایی بدون ایجاد بلواهای سیاسی به مرز کشورهای همسایه افغانستان هم گسترش پیدا کند، بخصوصکه از نظر تئوری تنها رادارهای موج بلند، آنهم در شرایطی خاص میتوانند هواپیماهایی از این دست را شناسایی کنند که آنهم از نظر عملی آزمایش نشده بود.
به دنبال بالا گرفتن درگیریها در شبهجزیره کره در سال 2010 / 1389، یگانهای شناسایی مجهز به آر-کیو170 به کره جنوبی انتقال یافتند تا فعالیتهای موشکی کره شمالی را زیر نظر بگیرند.
از آگوست 2010 / مرداد 1389 که احتمال حضور اسامه بن لادن در پاکستان جدیتر شد، عملیات آر-کیو170 در افغانستان جانی دوباره گرفت، بخصوص که این بار با یک سیستم ارتباط تلویزیونی همزمان پشتیبانی میشدند. گفته میشود یگانهای آر-کیو170 در طول این مدت، منطقهای را که گفته میشد بنلادن در آن سکنی گزیده، 24ساعته از ارتفاع بالا زیر نظر گرفته بودند. این عملیات که در نهایت به حمله یگانهای ویژه نیروی دریایی و مرگ بن لادن انجامید، زیر چشمان تیزبین آر-کیو170 اتفاق افتاد و باراک اوباما شخصا از مقر فرماندهی عملیات، تصاویر ارسالی از هواپیمای بدون سرنشین را نظارهگر بود. این در حالی بود که حضور ناپیدای این هواپیماهای بدون سرنشین در حریم هوایی پاکستان که پس از مرگ بنلادن افشا شد، خشم مقامات پاکستانی را در پی داشت، بخصوصکه سیستم پدافند هوایی این کشور در تمام مدت از حضور این هواپیماهای بدون سرنشین مطلع نشده بود.
چرا سقوط این هواپیما در ایران این قدر مهم است؟
در طول تمام سالهای پس از جنگ سرد تنها یک هواپیمای پنهانکار آمریکایی در مرز کشوری دیگر توسط پدافند هوایی یا سانحه فنی سرنگون شده و آن هم ماجرای اف117 نگونبختی بود که از بد حادثه هنگام بازگشت از ماموریت بمباران خود سر راه یک موشک سام3 یوگسلاوی قرار گرفت و سرنگون شد. (تصویر بالا، نمای یک فروند هواپیمای پنهانکار F-117 را نشان میدهد).
در عین حال حتی از زمان جنگ سرد به این سو هیچیک از هواپیماهای جاسوسی یا رادارگریز سرنگون شده همچون یو2 به سلامت به دست نیامده است.
بر اساس برخی گمانهزنیها، این پهپادها از مدتها پیش عملیاتهای گسترده شناسایی را در مرزهای غربی افغانستان اجرا میکردند تا اینکه سرانجام همهچیز با خبر سرنگونی یکی از این هواپیماها در داخل خاک ایران، رنگی دیگر به خود گرفت. بخصوص اینکه این هواپیما به سلامت در اختیار نیروهای نظامی ایرانی قرار گرفته، اعتباری دیگر به این ماجرا بخشیده است.
اینکه اساسا این هواپیما چگونه و به چه ترتیب سرنگون شده همچنان یک معماست، اما چیزی که با اطمینان میشود از آن سخن گفت همان سرنگونی هواپیماست چرا که سکوت معنادار پنتاگون در تایید یا تکذیب سریع موضوع به همراه تحلیلهای دیرهنگام ناتو مبنی بر گم کردن پهپادی بی نام و نشان در غرب افغانستان نشان از تایید همین مدعا داشت. اما هر نوع تحلیل بیشتر در این زمینه نیازمند انتشار اخبار یا حداقل تصاویری قابل تحلیل است.