از هیپنوتیزم چه می دانید؟
هیپنوتیزم عبارتست از یک نوع حالت روانی مخصوص که تحت تلقینات شخص «خواب کننده» توسط شخص «خواب شونده» پذیرفته می شود به شرط این که تلقینات برخلا ف احساس و وجدان شخص خوابرو نباشد. عده ای هیپنوتیزم را تمرکز و توجه شدید روی موضوع یا نقطه ای خاص می دانند. هیپنوتیزم یک واقعیت است که در عین شگفت انگیزی پدیده ای عادی است. اگر چه می تواند برای عده ای وسیله تفریح و جلب توجه شود ولی در کل پدیده ای است علمی که مفید و سودمند است و گاه ممکن است مورد سوءاستفاده قرار گیرد و فاجعه بیافریند.
تصویری از علی موسائی نویسنده مطالب
در درجات اولیه هیپنوتیزم، شخص آگاهی کامل دارد، کاملا احساس می کند که بیدار است، صداها را می شنود. اگر تلفن زنگ بزند می فهمد ، در درجه دوم هیپنوتیزم، شخص هیپنوتیزم شده نمی فهمد که هیپنوتیزم است. تصور می کند که بیدار است و فقط احساس می کند که بدنش یا دستش سنگین است.
مابقی را در ادامه مطلب بخوانید
وقتی انسان فکر یا تصوری را برای مدت زمان طولانی همواره در خواب و بیداری در ذهن خود نگهداشته و پرورش دهد، عاقبت آن تصور به ضمیر ناخودآگاه او نفوذ کرده و به حقیقت می پیوندد.
اصول هیپنوتراپی
عامل اصلی در هیپنوتیزم تلقین است و تلقین هم عبارت از القاء فکری است بطور نیمه خودکار . قسمتهای مختلف مغز ، هر یک انجام کار و وظایفی را بعهده دارند . هنگام هیپنوتیزم قسمتهای دیگر مغزکه به اندیشه های مختلف توجه دارند ، از کار ایستاده و فقط یک فکر و موضوع برای سوژه باقی می ماند و آن توجه و تمرکز به یک نقطه یا فکر است و در چنین حالتی تلقین وارد صحنه شده و سوژه ، افکار تلقین شده را می پذیرد .بعنوان مثال وقتی به سوژه تلقین میشود که در نقطه خاصی از بدن بی حسی کامل رخ خواهد داد سوژه پذیرفته و در همان نقطه این اتفاق رخ میدهد
امروزه از بسیاری از جنبه های هیپنوتیزم در پزشکی, روانپزشکی و دندانپزشکی استفاده می شود. پزشکی جدید معتقد است که بیشتر از 80% بیماریها و بسیاری از ناتوانیها ناشی از استرس وبویژه انقباضات عضلانی هستند وبا ریلکس کردن عضلات که طبعاً با آرامش روحی همراه است میتوان از بروز آنها پیشگیری و یا آنها را درمان نمود. هیپنوتیزم کردن دیگران کار ساده ای نیست و کسی که دنبال فراگیری دگر هیپنوتیزم است نیاز به چند شرط لازم(نه کافی) دارد.
-1 اعتماد به نفس خوبی داشته باشد.
-2 از احساس شکست نترسد. چون شکستها پله هایی برای ترقی هستند.
-3 تمرین و ممارست داشته باشد
-4 از اثر گذاری خوبی روی دیگران برخوردار باشد.
-5 همیشه نسبت به خود و اطرافیان نگاه مثبت داشته باشد وسعی کند خودش و دیگران را همیشه دوست داشته باشد.
مهمترین اصل در یادگیری و اعمال هیپنوتیزم
تلقین به عنوان مولفه اصلی در هیپنوتیزم تاثیر چشمگیری دارد .
باید سعی شود به اشخاصی که مورد هیپنوتیزم قرار می گیرند تلقین ارائه شود ولی باید در تلقین کردن مواردی را مد نظر داشت.
-1 با اصول پنجگانه تلقین آشنایی کامل داشته باشیم و روشهای استفاده آن را بخوبی بدانیم .
–2 تلقین را باید با لحن شیواانجام بدهیم .
-3 با توجه به خصوصیات شخص باید تلقین را به صورت آمرانه و یا خواهشانه انجام دهیم . آمرانه بیشتر برای افراد سلطه پذیر استفاده میشود و خواهشانه بیشتر برای افراد سلطه جو استفاده میشود .
–4 زیر و بم کردن صدا هنگام تلقین دادن خیلی مهم است .
-5 سعی کنیم که در تلقین کردن از شاخه ای به شاخه دیگر نپریم.
-6 سعی نکینم که با تلقین های ممتد و بدون فاصله شخص رو خسته کنیم .خیلی اوقات تاثیر مکثهای بین تلقین بیشتر از خود تلقین است . البته این مکثها نباید بیش از 4 الی 6 ثانیه طول بکشد در این مکث ها شخص تمرکز کامل به تلقین های شما پیدا میکند.
کاربرد هیپنوتیزم در روان درمانی
به وسیله هیپنوتیزم می توان تغییرات زیربنایی در شخص به وجود آورد. در واقع عملکرد هیپنوتیزم بصورتی است که سوژه را (شخص هیپنوتیزم شونده) در یک حالت نیمه خواب می بریم و در این حالات با ضمیرناخودآگاه وی ارتباط برقرار می کنیم و به وسیله تلقینهای پی در پی تغییرات مورد نظر را در رفتار شخص به وجود می آوریم .
به نظر نویسنده علی موسائی مرند متاسفانه با وارد شدن افراد غیر متخصص به این رشته و تبدیل آن به یک عمل نمایشی موزیکال یا سیرک، از اعتبار هیپنوتیزم بصورتی جدی در مجامع علمی کاسته شد. همچنین اجرای هیپنوتیزم از طریق افراد ناشی که صرفاً با خواندن چند کتاب و بدون هیچگونه آموزش علمی وعملی خود را “هیپنوتیزور” می نامند، باعث شد تا اعتماد که اولین شرط یک مشاوره موثر هیپنوتیزمی است از سوژه سلب شود از روش بی نظیر هیپنوتیزم در جهت از بین بردن ضعفهای شخصیتی و عادات منفی مثل ترس ها و جایگزین ساختن ویژگی های مثبت در انسان می توان سود جست. اشخاصی که همواره در زندگی شان موفق هستند بر شعور باطن خویش برنامه نویسی مثبت کرده اند همچنین افرادی که در زندگی ناتوان می باشند قبلا روی ناخودآگاهشان برنامه نویسی منفی کرده اند. مثل افراد خلافکار و بزهکار. شاید این سوال مطرح شود که اینان که هیپنوتیزم نشده اند پس چگونه بر شعور باطن خود برنامه نویسی مثبت یا منفی کرده اند ؟ در جواب باید گفت : وقتی انسان فکر یا تصوری را برای مدت زمان طولانی همواره در خواب و بیداری در ذهن خود نگهداشته و پرورش دهد، عاقبت آن تصور به ضمیر ناخودآگاه او نفوذ کرده و به حقیقت می پیوندد. ولی بزرگترین مزیت هیپنوتیزم در این است که از طریق چند جلسه هیپنوتیزم طی چند روز یا حداکثر چند هفته می توان تصور دلخواهی را بر شعور باطن فردی برنامه نویسی کرد .
اشخاصی که همواره در زندگی شان موفق هستند بر شعور باطن خویش برنامه نویسی مثبت کرده اند
اما یک اخطار بزرگ و حیاتی این است که تنها وتنها خطر واقعی هیپنوتراپی زمانی است که آن را یک هیپنوتیزور غیر ماهر و بی صلاحیت انجام دهد .
تصورات غلط در مورد هیپنوتیزم
تصورات غلطی که در هیپنوتیزم در جامعه وجود دارد سد مهمی را در راه پیشرفت علمی آن در جامعه به وجود آورده است .از جمله این تصور که هیپنوتیزم نوعی خواب است. در حالی که تحقیقات مختلف نورولوژیک نشان می دهد که امواج مغز در هیپنوتیزم با خواب متفاوت است. تصورات غلط دیگر مانند اعتقاد به اینکه در حالت هیپنوتیزم فردکنترل رفتاری خود را از دست می دهد و تحت تسلط هیپنوتیزور قرار می گیرد یا افراد کند ذهن هیپنوتیزم می شوند یا اینکه فرد هیپنوتیزم شده ممکن است بیدار نشود یا اینکه افراد ساده لوح زودتر هیپنوتیزم می شوند و صدها تصور غلط دیگر . در حالی که حقایق علمی نشان می دهد افرادفقط در صورت تمایل می توانند هیپنوتیزم شوند و در حین هیپنوتیزم در صورتی که تلقینات ارائه شده با اعتقادات آنها مخالف باشد به راحتی در مقابل آن ایستادگی می کنند و در هر مرحله از هیپنوز در صورت تمایل می توانند ازحالت خلسه خارج شوند . همچنین مشخص شده که برعکس تصور حاکم , افراد با هوش هیپنوتیزم پذیری بالاتری نسبت به بقیه افراد جامعه دارند .