ساعت های متوقف شده:
گزارش های بسیاری از ساعت های بزرگ و کوچک وجود دارد که پس از مرگ صاحبانشان , از کار باز می ایستند . یک نمونه از این موارد , ماجرای ساعت پدربزرگ در ((مینی پک )) کانادا است . این پیرمرد در پی یک بیماری قلبی , در 72 سالگی درگدشت . خانواده پیر مرد به حدی گرفتار مسایل خود بودند که یادشان رفت ساعت محبوب وی را که درست در لحظه مرگ وی متوقف شده بود , بیابند و آن را کوک بکنند. یک سال بعد درست در همن لحظه ای که کوچکترین دختر پیرمرد پسری را بدنیا آورد , ساعت از کار افتاده وی خود به خود آغاز به کار کرد. گفته می شود قطار اشباح تشیع جنازه لینکلن , رئیس جمهور اسبق آمریکا نیز به محض پدیدار شدن سبب از کار افتادن تمامی ساعت ها در اطراف خویش می شود.
سرهای ((هکس هام )):
در سال 1972 , پسر یازده ساله ای به نام کولین رابسون , در ((هکس هام )) انگلستان , دو سنگ کوچک را پیدا کرد که روی هر کدام از آنها سر و صورت یک انسان را حکاکی کرده بودند. کولین این دو سنگ را به خانه خود برد و از آن پس مجموعه حوادث ترسناک توقف ناپذیر برای خود و خانواده اش پدید آمد. شیشه پنجره ها خود به خود می شکستند و تکه های آن بر روی رختخواب خواهرش می افتادند. همچنین اهالی خانه و همسایگان گزارش دادند که شاهد نچهره های شبح گون و گرگ مانندی در داخل خانه و اطراف آن بوده اند . علاوه بر این , سنگ ها خو بخود حرکت می کردند و ظروف سفالی موجود در خانه بی دلیل تکه تکه می شدند. حوادث مزکور به حدی شدید شد که خانواده رابسون این دو سنگ را به یک موزه بخشیده و سپس به جای دیگری نقل مکان کردند. دکتر آن راس پژوهشگری بود که این دو سنگ را برای تحقیق بیشتر به خانه خود برد. هنگامی که این خانم دکتر و دخترش مردی با چهره ای شبیه گرگ در خانه خود دیدند , این سنگها را به موزه باز گرداندند.
دکتر ((آن راس )) بر این باور بود که سرهای هکس هام متعلق به قوم باستانی سلتی ها (ایرلندی های باستان) است و پیشینه 1800 ساله دارند. یک فرضیه قدرت سنگ ها را ناشی از جنس کوارتز آنها عنوان می کند. یک فرضیه دیگر انرژی بسیار زیاد و متراکم در داخل سنگ ها را سبب وقوع حوادث عجیب عنوان می کند. جنجال درباره این سنگ ها شدت یافت که یکی از اهالی محل ادعا کرد که سنگ های مذکور را در سال 1965 شخصا حکاکی کرده است . اظهارات وی مورد تحقیق قرار گرفت و مشخص شد که دروغ نمی گوید. با وصف این , سرهای هکس هام سبب بی نظمی ها و پریشانی های انکار ناپذیری در زندگی دارندگان خود شده اند.
تابوت ها
شاید خیلی غافلگیر کنده نباشد که بدانیم تابوت ها در مرکز فعالیت های منتسب به ارواح قرار دارند . اما جالب اینجاست که اکثریت تسخیر شدگی های مرتبط با تابوت ها د گورستان ها به وقوع نمی پیوندد. اغلب (( حرکت های خود به خودی تابوت ها )) در سرداب ها و مقبره های خصوصی در خارج از گورستان های عمومی روی میدهد . در این نوع موارد هنگامی که در سرداب ها گشوده می شود , بی نظمی تابوت ها به چشم می خورد . برخی ها بر این باورند که نشت آب یا سیلاب به داخل سرداب می تواند دلیل به هم خوردگی نظم قرارگیری تابوت ها باشد. اما این توجیه در خصوص سرداب های نفوذ ناپذیر در برابر آب , هیچ کارکردی ندارد و به همین سبب ماجرای حرکت خود به خودی تابوت ها همچنان به عنوان یک راز سر به مهر باقی مانده است.
نیروهای مرموز :
سال 1812 , شهر ((باربادوس ,, شاهد مجموعه ای از حوادث عجیب بود که در یک آرامگاه گروهی در بسته و نفوذ ناپذیر روی داد . در این سال درب یک مقبره خانوادگی گشوده شد تا تابوت سرهنگ توماس چیس یک انگلیسی مرفه ثروتمند , در آن جای داده شود. این مقبره قبلا سه بار به منظور گذاشتن تابوت های همسر و دو دختر سرهنگ چیس باز شده و هیچ مورد عجیبی هم دیده نشده بود. با وصف این , هنگامی که مقبره برای بار چهارم گشوده شد , مشاهده گردید که تابوت ها برخلاف گذشته نظم خود را از دست داده اند , گویی این تابوتها در هوا پرواز کرده و سپس بر زمین افتاده بودند.
اعضای خانواده سرهنگ که از این اتفاق مضطرب شده بودند ادعا کردند که مقبره مورد دستبرد سارقین قرار گرفته , هرچند که هیچ نشانه بیرونی از وقوع سرقت به چشم نمی خورد . در هر حال تابوت ها دوباره منظم شدند و درب آرامگاه را قفل کردند. 8 سال پس از این ماجرا , هنگامی که همین مقبره را مجددا باز کردند , ملاحظه شد که تابوت ها باز نامنظم شده اند. نهایتا فرماندار ((باربادوس )) در سال 1820 دستور داد که درب مقبره را دیگر قفل نکنند. فرماندار همچنین شاهد بود که گرد و خاک های روی کف مقبره دست نخورده باقی مانده بود , با این حال تابوت ها مجددا در وضعیت کاملا منظمی قرار داشتند برای نمونه یکی از تابوت ها به نخوی بر روی زمین قرار داشت که انگار یک نیروی عظیم آن را بلند کرده و محکم بر روی زمین زده است. اتفاقات فوق سبب شد که خانواده سرهنگ چیش تصمیم به تغییر مکان تمامی تابوت ها گرفته و آنها ا در جای دیگر دفن کنند.
دانشمندان پدیده های ماوراء الطبیعه ای بر این باورند که پواترگایست ها (( ارواح نار آرام)) عامل اصلی در تغییر نظم قرارگیری تابوت ها در کنار هم هستند. این وضعیت به هم خوردن نظم تابوت ها عمدتا هنگامی روی می دهد که فرد متوفی اقدام به خودکشی کرده و یا قربانی بیگناه یک مرگ خشن غیر منتظره بوده است.