هیچ تیره و تباری رو خوار نپنداریم،به اندیشه و باورهای یکدیگر احترام بگذاریم
عرب،لر،آذری،مازندرانی،ارمنی،قشقایی،بختیاری،گیلک ، تالش ، ترکمن،کرد،بلوچ،فارس و ... فرقی با هم ندارند
مسیحی ،مسلمان،زرتشتی،یهودی،بودایی و...از نظر آدم بودن و در برابر آفریدگار هیچ فرقی با هم ندارند
تنها بینش و زندگیشون با هم متفاوته
هیچ فردی از دیگری برتر نیست
در گذشته سیر نکنید،و رویدادهای تاریخی رو به رخ یکدیگر نکشید
این هم متن منشور پدرمان کوروش
این گفته من است.کوروش پسر ماندانا و کمبوجیه.من کوروش هخامنشی فرمان دادم که بر مردمان ملال نرود.زیرا ملال مردمان ملال من است و شادمانی مردمان شادمانی من.بگذارید هرکس به آیین خویش باشد. زنان را گرامی بدارید.فرودستان را دریابید.و هرکس به تکلم قبیله خویش سخن گوید.گسستن زنجیر ها آرزوی من است.ما شب و شقاوت را خواهیم زدود ،زندگی را ستایش خواهیم کرد.تا هست سرزمین من آسمانی باد.که در او رود ها ی بسیاری جاری است.ما دامنه ها و دشت هایی داریم دریا وار.سحرآمیز ،سرسبز و برکت خیز.و شما راگفتم این بهشت بی گزند را گرامی بدارید.سرزمین من توان شکفتنش بسیار است.سرزمین من ، مادر من است.تا هست خنده شادی خیز کودکان خوش باد تا هست شهریاری بانوان و آواز خنیاگران خوش باد.تا هست رودها بسیار تر و بسیارتر باد.از اندوه و عزا به دور باد سرزمین من.تا هست هرگز دلتنگی به دیدارتان نیاید.تا هست اندوه آدمیان مرده با د .به یادتان می آورم بهترین ارمغان آدمی آزادی ست. باشد که تا هست از خان و مان ملتم عطر و ترانه برخیزد.مردمان ما شایسته آرامش وآزادی اند،مردمان ما شایسته شادمانی و ترانه اند.،مردمان ما شایسته عدالت و علاقه اند ، دودمانتان در آرامش ، زندگی هاتان دراز ، و آینده تان روشن تر از امروز باد، این آرزوی من است.
ایرانیان کوروش را پدر و یونانیان او را سرور و قانون گذار مینامیدند و به وی به چشم یک فرمانروای آرمانی مینگریستند. یهودیان این پادشاه را، به منزله مسیح پروردگار به شمار میآوردند، ضمن آن که بابلیان او را مورد تأیید مردوک میدانستند.